کلی کار دارم و گاهی دلم میخاد بزنم زیر همه چی بشینم یه گوشه ای و فقط فکر میکنم یا اصلا حتی فکرم نکنم .دیروز وسط سر شلوغی ها و آماده شدن برای رفتن به دانشگاه و کلاسهایی که باید براشون اماده میشدم با یکی از دوستای لیسانس حرف میزدم که الان دانشجوی یکی از دانشگاههای نسبتا خوب امریکا و  یکی از ایالتهای جنوبیه. سه ساله اینجاس و هنوز همو ندیدیم و من دیگه نمی شناسمش زیاد. تو دوران لیسانس یکی از بچه های باهوش رشته مکانیک بود که  کتاب سنگین ترمودینامیکو میگرف دستش روی تختش دراز میکشید و انگار که داره داستان میخوونه کتابو میخووند و بعدم میرف یکی از بالاترین نمره های کلاسش می شد! به وجود خدا اعتقادی نداشت و کلا هرنوع عقیده ای که خارج از بحث علمی می شد  میزاشت کنار اما دیروز یه چیزی بهم گفت که فکر میکنم خیلی خیلی وقته که نمیشناسمش. 

اولش از گفتنش خجالت میکشید بعدش با اصرار من بلاخره گفت و اونم این بود که یه مقدار پول خیلی زیادی داده بود به فالگیر که براش از آیندش بگه!!!!!!! فال گیرها اینجا شغل قانونی دارن و وبسایت و حتی حقوق خیلی خیلی بالا! دقیقه ای ۱۵-۱۶ دلار! و تا دلت بخاد چرت و پرت میگن و میزان چرت و پرت گوییشونم خیلی واضحه عموما ادمهای بی سوادی هستن و اما اونقدری باهوش هستن که یه دانشجوی دکترا رو بزارن سرکار و اینطوری ازش پول بگیرن! وقتی تعریف میکرد من فقط سکوت محض بودم و واقعا باورم نمیشد که اینکارو کرده! از پسری خوشش میومد و تلاششو برای اینکه توجه پسر رو جلب کنه کرده بود اما خب نتیجه ای نگرفته بود و حالا با دل  شکسته پیش این رمالها رفته بود تا براش طالعشو بگن! که یکیشونم گفته بوده این اقا همونی هست که تو باهاش خوشبخت میشی و حالا نامزد داره!!!!  در اینکه این دوستم همیشه دلش میخاد ایه یاس و ناامیدی بخوونه هیچ شکی ندارم حتی وقتی اومد امریکا میگف که من که میدونم اخرش از اینجا میندازنم بیرون! الانم این خانوم رمال بهش بهترین بهانه رو برای تا اخر عمر مجرد موندن داده بود با گفتن اینکه اونی که تو رو خوشبخت میکرد اقاییه که اصلا تو به هیچ جاش نیستی!  بعد انقدرم با مطمنی خاصی اینارو قبول کرده بود که من به شخصه هیچ دلیلی نمیدیدم باهاش بحث کنم.

فقط این وسط یه نکته برام جالب بود اونم اینکه استیصال و درماندگی و ناامیدی مثل یک زهر می مونه که میتونه ادمهای منطقی رو هم گاهی اسیر نوهمات کنه . آدمهایی که برای فرار از خودشون حاضرن  به هر بهانه ای رو بیارن و حال خوبشونو از بقیه با التماس طلب کنن که خب البته هیچوقتم نمیتونن این حال خوبو بگیرن از اونها. 

نمیدونم چقدر به پیشگوها و رمالها اعقتاد دارین ولی یه چیزیو خیلی خوب میدونم و اونم قدرت تاثیر گذاری حرفها روی ذهن ادمهاست. ذهن ما مثه یک لوح سفیدی می مونه که اماده ی پذیرش هر اعقتاد و حرفی هس که با شخصیتشم که اتفاقا میل به پذیرش منفی ها داره سازگاری عجیبی داره.  اگه بع پیشگویی بگین برام از ایندم بگو درواقع میخاین که یکی براتون اینده ای رو بسازه و خب پیشگو هم با توجه به شناختش از ادمهای ساده لوحی که سمتش رفتن کاملا میدونه که با چه ادمی طرفه و بلده چطوری شما رو معتاد خودش کنه و این اعتیاد با گفتن منفی ها شروع میشه… راه حلشم باز دست خودشونه و این یه دور تسلسل باطله که تا ابد ادامه پیدا میکنه تا اونجایی که شما پول دارین و اونم پول میخاد… من هنوز تو شوکم از حرفهای دیروز دوستم!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه زنجیره سورنا شعبه ۲۶۵ BARBOD FOOTBALL CLUB مشتی چت رسا دکل|نصاب دکل|دکل مهاری|فروش دکل|دکل|نصب دکل|نصاب دکل مهاری|متعلقات دکل Brenda کالا فروش فروشگاه کولر گازی و اسپلیت بادبزن یواشکی دوستت دارم 46635 همه چی موجوده